سفارش تبلیغ
صبا ویژن
بر دانشمند است که چون می آموزد، سرزنش مکند و چون به وی آموخته می شود سرمپیچد . [امام علی علیه السلام]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :9
بازدید دیروز :11
کل بازدید :61165
تعداد کل یاداشته ها : 59
103/2/28
3:15 ع

همه عصبانیت هایم پنج دقیقه است


ترکش ها اذیتم می کنند و من تحمل شان می کنم. با ترکش ها دوست شدم و میخواهم تا وقتی زنده ام با من باشند. خانواده ام نیز با این ترکش ها و حال بد من کنار آمدند و در آن لحظه کاری به کارم ندارند. چون همه ی عصبانیت هایم 5 دقیقه است...
حکایت جانبازی که راننده تاکسی است/همه عصبانیت هایم پنج دقیقه است

به گزارش خبرنگار خبرگزاری دفاع مقدس از ساری، «محمد صدری» جانباز 30 درصد اعصاب و روان از جانبازان افتخار آفرین دفاع مقدس است که افتخار رشادت در جبهه های حق علیه باطل را در کارنامه خود دارد.

وی زاده 1346 و اهل روستای گل خیل شهرستان نکا از استان مازندران است. آنچه پیش رو دارید گفت و گوی خبرنگار ما با این یادگار هشت سال دفاع مقدس می باشد.

همین که شنید قرار است از وی مصاحبه بگیرم خیلی خوشحال شد و در اولین فرصت ما را به منزل دخترش که در همسایگی اش زندگی می کند دعوت کرد. خانمش هم آمده بود. و مورد استقبال گرم این خانواده قرار گرفتم. می گفت کسی تا حالا از جانبازی ام نپرسید. حالا از اینکه مرا در مقابل خودش می دید بسیار خوشحال بود؛ از اینکه بعد از سال ها که از دفاع مقدس می گذرد باعث شدم تا خاطراتش را ورق بزند خوشحال بود. ابتدا می گفت حافظه ام یاری نمی کند چون سال ها گذشت و من هم کم کم دارم پیر می شوم. اما همین که حرف از جبهه و منطقه شد تمام خاطراتش را برایم تعریف کرد. خودش هم تعجب می کرد از اینکه بعد از سال ها چقدر خوب می تواند به یاد بیاورد. و او اینگونه برایم تعریف کرد:

18 ساله بودم که به سربازی رفتم. دوره آموزشی را در پادگان چهلدخترگرگان گذراندم و بعد از آموزش ما را با قطار به تهران اعزام کردند. و از آنجا با سه اتوبوس به لشکر 88 زرهی زاهدان اعزام شدیم. ما را به منطقه سومار اعزام کردند و روی تپه 402  و دره سام بابا مستقر شدیم. دو طرف ما کوه بود و این طرف ما بودیم و طرف مقابل هم دشمن مستقر بود. 20 روز برای سازماندهی در پشت جبهه مستقر بودیم و بعد از سازماندهی ما را به ادوات فرستادند... نزدیک به پذیرش قطعنامه بود من و سه تا از بچه ها داخل سنگر کمین بودیم. شب و روز ما به بیداری می گذشت. دو ساعت در کمین بودم و دو ساعت استراحت می کردم. به ما دو تا بیل داده بودند که با آن شب ها کانال می کندیم که به اندازه قدّ مان می شدند...

5 ماه از استقرارمان می گذشت تا اینکه یک روز که داخل کمین بودیم یکی از بچه ها به خاطر تحرکاتی که داشت باعث شد دشمن متوجه حضور ما شود و خمپاره  سر ما بریزد که من و یکی از بچه های زاهدان مجروح شدیم.

یکی  از بچه های گرگان هم شهید شد. بعد از اصابت خمپاره دیگر نفهمیدم چه اتفاقی برایم افتاد . الان در داخل بدنم 8 تا ترکش در ناحیه دست، شکم و روده دارم.

آن لحظه خونریزی شدیدی داشتم. مرا با آمبولانس به بیمارستان صحرایی انتقال دادند. در بیمارستان صحرایی به زبان مازندرانی چیزهایی می گفتم و کمک می خواستم. یک دفعه یکی  بالای سرم آمد  که مازندرانی حرف می زد و می گفت: بابلی هستم.

مرا بوسید و دلداری ام داد و رفت دکتر را بالای سر من آورد. از ساعت 5:30 تا 8 شب داخل اتاق عمل بودم. بعد از جراحی مرا به همراه سه مجروح دیگر به باختران و از آنجا به تهران انتقال دادند. در راه تهران ماشین خراب شد و  ما را به بیمارستان ژاندارمری قزوین انتقال دادند.

یک ماه در بیمارستان بستری بودم. و در این مدت خانواده ام خبر نداشتند. دوست نداشتم خانواده ام چیزی بفهمند و نگران بشوند. از طرفی چون به برادرم نامه داده بودم و خبر سلامتی ام را داده بودم خیالم راحت بود. آنجا هم پرستارها به من خیلی خوب می رسیدند. بهتر که شدم به خانه برگشتم. نامه ای را که یک روز قبل از مجروحیتم در سنگر کمین برای برادرم نوشته بودم به دست خودم رسید! یعنی خودم زودتر از نامه ام به خانه رسیدم!

 در حال حاضر راننده تاکسی هستم. از جانبازی نیز حقوقی دارم و راضی هستم. ترکش ها اذیتم می کنند و من تحمل شان می کنم. من با ترکش ها دوست شدم . خانواده ام نیز با این ترکش ها و حال بد من کنار آمدند و آن لحظه کاری به کارم ندارند. چون همه ی عصبانیت هایم 5 دقیقه است. اکثرا خانه نمی توانم بمانم. چون اعصابم بیشترخراب میشود. حتی جمعه ها هم باید از خانه بیرون بروم. بیرون که هستم حالم بهتراست. هر وقت عصبی میشوم کنترل خودم را از دست میدهم و از اینکه موجب ناراحتی مردم میشوم ناراحتم. بعد از عصبانیتم پشیمان می شوم. هشت ترکش در بدنم دارم. با خودم میگویم اینها یادگاری جنگ هستند تا زنده ام بگذار باشند.

سال 1372 ازواج کردم و یک دختر و یک پسر دارم. دلم برای منطقه تنگ می شود و خیلی دوست دارم به منطقه بروم. مخصوصا منطقه سومار که خودم آننجا حضور داشتم.

 

همسر آقای صدری می گوید:من با اعصابش کنار آمدم و موقع عصبانیتش کاری به کارش ندارم. چون می دانم دوباره حالش که خوب شد آرام و مهربان می شود.

خیلی هوایش را دارم. حتی کارهای سخت کشاورزی را خودم انجام میدهم. چون اگر کار سنگین انجام بدهد ترکش ها اذیتش می کنند و دوست ندارم درد کشیدنش را ببینم. اما در کارهای سبک خونه کمکم می کند.


94/8/9::: 12:27 ع
نظر()
  
  
با نقش‌آفرینی 4 گردان  

رزمایش «الی بیت‌المقدس» در آمل برگزار می شود


جانشین فرمانده سپاه ناحیه آمل گفت: رزمایش «الی بیت‌المقدس» با نقش‌آفرینی 4 گردان در منطقه عملیاتی شهر امام‌زاده عبدالله (ع) آمل برگزار می‌شود.
رزمایش «الی بیت‌المقدس» در آمل برگزار می شود

به گزارش خبرگزاری دفاع مقدس از ساری، رمضان رنجبر جانشین فرمانده سپاه ناحیه آمل در نشست مطبوعاتی با خبرنگاران و اصحاب رسانه که به‌مناسبت برگزاری رزمایش بزرگ «الی بیت‌المقدس» در آمل برگزار شد، گفت: رزمایش الی بیت‌المقدس ویژه بسیجیان شهرستان آمل با هدف حفظ آمادگی و افزایش بنیه دفاعی و نظامی در روزهای هفتم و هشتم آبان‌ماه و با یاد امام راحل، بیش از یک هزار شهید شهرستان آمل و شهدای مدافع حرم اهل‌بیت(ع) در منطقه عملیاتی شهر امام‌زاده عبدالله (ع) برگزار می‌شود.

وی از نقش آفرینی چهار گردان از بسیجیان آملی با استعداد بیش از یک هزار نیروی عملیاتی و بسیجی در این رزمایش خبر داد و بیان کرد: سه گردان به برگزاری عملیات دفاع از کوی و برزن و یک گردان هم به عملیات مقابله با نا‌آرامی می‌پردازند.

جانشین فرمانده سپاه ناحیه آمل گفت: رزمایش بسیجیان آمل با همکاری فرمانداری ویژه شهرستان، سپاه ناحیه آمل، بخشداری امام‌زاده عبدالله(ع)، دهیاران و اعضای شورای اسلامی، دیگر نهادها و ارگان‌های مرتبط برگزار می‌شود.

وی برگزاری کلاس‌های تاکتیکی، تکنیکی، فوق برنامه، میدان تیر، برنامه‌های فرهنگی، ورزشی، نشست‌های بصیرتی، رزم شبانه و برگزاری محفل ادعیه  را از برنامه‌های جانبی رزمایش الی بیت‌المقدس آمل اعلام کرد و افزود:صبح جمعه هفته جاری آیین صبحگاه مشترک گردان‌های مختلف بسیجیان آمل با حضور سردار بابایی فرمانده سپاه کربلای مازندران در آمل برگزار می‌شود که این مراسم پایلوت صبحگاه مشترک گردان‌های بسیجیان در شهرهای مختلف مازندران، بسیجیان کانون‌های قشری بسیج، خواهران و برادران بسیجی، بسیج اصناف، فرهنگیان و دیگر صنوف شرکت دارند


  
  
اجتماع بزرگ مدافعان حرم استان مازندران گرامیداشت شهدای مدافع حرم استان مازندران پنجشنبه(5 شهریور) در گلزار شهدای امامزاده ابراهیم آمل برگزار می‌شود.

به گزارش گروه جهاد و مقاومت مشرق، اجتماع بزرگ مدافعان حرم استان مازندران گرامیداشت شهدای مدافع حرم استان مازندران همزمان با دومین سالروز شهادت سردار شهید "اسماعیل حیدری" در گلزار شهدای امامزاده ابراهیم آمل برگزار می‌شود.

این مراسم روز پنجشنبه 5 شهریور ساعت 17:30 با سخنرانی سردار مسجدی مشاور عالی قرارگاه خاتم الانبیا(ص) برگزار خواهد شد.


94/7/9::: 9:58 ص
نظر()
  
  
«پسرک فلافل فروش» کتاب زندگی شهید ذوالفقاری رونمایی شد؛
«پسرک فلافل فروش» حاوی مجموعه خاطراتی از پدر، مادر، خواهر و جمعی از دوستان و آشنایان شهید ذوالفقاری در ایران و عراق، از دوران کودکی تا زمان شهادت است و عنوان کتاب نیز برگرفته از عنوان یکی از همین خاطرات می‌باشد.

به گزارش گروه جهاد و مقاومت مشرق، «پسرک فلافل فروش» عنوان کتابی است که دربردارنده زندگینامه و خاطرات بسیجی مدافع حرم، طلبه شهید محمدهادی ذوالفقاری است.

شهید ذوالفقاری، روز بیست و ششم بهمن 93 در سامرا به فیض شهادت نائل آمد و عصر دیروز و پس از حدود هفت‌ماه از زمان شهادت وی، کتاب زندگی‌نامه وی به همراه مستند «عارف مسلح» رونمایی شد.

این کتاب توسط گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی منتشر شده است و جالب اینکه نام هیچ نویسنده‌ای در شناسنامه‌ی این کتاب به چشم نمی‌خورد.

«پسرک فلافل فروش» حاوی مجموعه خاطراتی از پدر، مادر، خواهر و جمعی از دوستان و آشنایان شهید در ایران و عراق، از دوران کودکی تا زمان شهادت است و عنوان کتاب نیز برگرفته از عنوان یکی از همین خاطرات می‌باشد.

این کتاب در 160 صفحه منتشر شده و علاوه بر خاطرات، در انتهای کتاب، تصاویر شهید ذوالفقاری نیز چاپ شده است.


  
  
«محمد جعفری» یکی دیگر از رزمندگان «لشکر فاطمیون» طی نبرد با «پیروان اسلام آمریکایی» و «مزدوران سعودی» در «سوریه» به درجه رفیع شهادت نائل آمد.

  رزمنده‌ی پاک باخته‌ی دیگری از «لشکرِ فاطمیون» طی نبرد در میادینِ «جهاد فی سبیل الله» در «سوریه» خلعت شهادت پوشید.
صبح روز گذشته، 31 شهریورماه ، پیکر مطهر شهید محمد جعفری، از شهدای مدافع حرمِ بانوی مقاومت، «حضرت زینب کبری(سلام الله علیها)» با حضورخانواده های معظم شهدا و ایثارگران طی مراسم باشکوهی تشییع و در قطعه 50 گلزار شهدای بهشت زهرا(س) در کنار هم رزمانش، تا روز ظهور مولایش به امانت سپرده شد.

شهید«محمد جعفری» یکی از رزمندگان «لشکر فاطمیون» (یگان اختصاصی مدافعان حرمِ افغان تبار) بود که طی نبرد با «مزدوران سعودی» و «پیروان اسلام آمریکایی» در «سوریه» بال در بال ملائک گشود.

هدیه به روح بلندپرواز مدافع حرمِ شهید «محمد جعفری» صلوات
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم


«مجاهدانِ فاطمی» از میهمان جدید خود استقبال کردند+تصاویر

«مجاهدانِ فاطمی» از میهمان جدید خود استقبال کردند+تصاویر
«مجاهدانِ فاطمی» از میهمان جدید خود استقبال کردند+تصاویر


«مجاهدانِ فاطمی» از میهمان جدید خود استقبال کردند+تصاویر

«مجاهدانِ فاطمی» از میهمان جدید خود استقبال کردند+تصاویر


  
  
<   <<   6   7   8   9   10   >>   >